سلام پری من...سلام ای زیباترین مخلوق خدا...ازروزی که تورا دیدم ...روز اول زندگی شیرین من بود...هنوز ستاره های آسمان در انتظار پری بودند...بوی تنش عطر بهشت را داشت...روزی که صدایت را شنیدم ...اولین موسیقی دلنشین گوشم را نوازش کرد...آه ای پری من...یادت هست در اولین دیدار...شکوفه های لبخند شیرینت ...چه شوری در دلم بر پا کرد...هنوز شیرین بود...تبسم لبخندت...و هنوز زیباست...طرز نگاهت...اولین باری که ... دستم را گرفتی... گرمای خورشید را در بدن من تزریق کردی...خوب بیاد دارم... روزی که چشمانم بارانی شد... نفس هایت ساحل غم هایم شست و با خود برد... روزی که ترسیدم ...شانه هایت تکیه گاهم شد... روزی که صدایت کردم ...نسیم بهار در گیسوانت چرخید... روزی که در کنارم ایستادی ...سایه ام بر زمین نشست... روزی که گفتم در کنارم میمانی ...اولین باورهایم در صداقت کلامت یافتم...آه ای نازنین من... روزی که مهربانیت را به من دادی... نفسهایم در نفس هایت جاری شد... و من آن روز از نگاه تو... آسمان را دیدم...ستاره ها را در حال رقص دیدم... و من آن روز تورا باور کردم ... پری من...ای پری زندگانی من...یادت هست...در کنار شقایقهای وحشی...چه عاشقانه برایم آواز میخواندی...خوب کلمات یادم است...یه شب یه روز یه ماه یه سال...
آری عشق من...امشب مثل تمامی شبهابا خاطراتت میخوابم...به امید دیدن پری ...